پسر نازم متين

روز زميني شدن تو عزيزم پسرم عشقم متين

سلام مامان جان متينم فكر كنم انشالله اين آخرين مطلبيه كه تو دل ماماني برات مينويسم قربون شكل ماهت بشم مننننننن ، دلم واسه حركات نازت زير پوست وجودم تنگ ميشه مامان جون، خدا ميدونه چه حالي دارم، دارم خودمو واسه ديدنت آماده ميكنم فقط از خداي مهربون ميخوام كه سالم باشي ماماني و قدم رو چشم من و بابا بذاري نفسممممم فردا ساعت ٧ بايد بيمارستان كيش باشيم ماماني تو دلم ميريم انشالله تو بغلم برميگرديم خونه بسلامتي تا اين موقع انشالله ديگه به اميدخدااااا تو بغل من و بابايي خوشگلمممممم خدايا خودت بهمون داديش خودتم حفظش كن برامون، بهم آرامش بده تا فردا صبح بتونم آماده باشم واسه پذيرايي از فرشته آسموني كه انشالله به خواستت زميني و تو بغليه ما كني ...
15 شهريور 1393
1